مامانی از لحظه های بوجود اومدنم بگو(9ماه انتظار)
به نام خدایی که الینا روبه من وبابا احسان هدیه داد بعداز یه سال وچند ماه من وبابایی تصمیم گرفتیم که نینی دار شیم مامانی تو این یه ماهی که باید مشخص میشد نینی تو شکمش یا نه خیلی اذیت شد هرهفته چک میکرد که نینی دار شده یانه با بابایی رفتیم آزمایش خون بدم که مطمئن شم جواب رو که گرفتیم خیلی خیلی خوشحال شدیم وبرای خاله سمیه وعمو افشین که خونمون مهمون بودن از شیرینی گردویی هایی که خاله سمیه دوست داشت خریدیم ومامانی فوری فوری زنگ زد به دائی علی ومامانجون وهمه رواز ورودت باخبرکرد عصر هم براباباجون ومامانی (بابا)شیرینی...
نویسنده :
مامان زینب
15:40